|
دکتر سعید جوی زاده - مشاورGIS و RS بیان دیدگاه ها ،نقطه نظرات و عقاید سعید جوی زاده
| ||
|
دو تجربه از دو کلاس هنری مطالعه هنر می تواند به ما کمک کند تا دنیای واقعی را واضح تر ببینیم. در اینجا ما دو داستان کوتاه درباره چالش های خودمان به عنوان دانشجویان تاریخ هنر بازگو می کنیم. در حالی که در مقطع کارشناسی در کالج پومونا بودم ، من خود را در ردیف عقب یک دوره تاریخ هنر قرون وسطایی دیدم که توسط یک محقق واقعاً پخته و بسیار قدیمی تدریس می شد. دانش آموزان معتقد بودند که راز دانش تقریباً نامحدود او در مورد کلیساهای جامع گوتیک این بود که او واقعاً هنگام ساخت آنها حضور داشت. یک روز در کلاس ، استاد قدیمی اسلایدی از یک نقاشی قرون وسطایی را نشان داد و پرسید: "آقای استاربرد ، در این نقاشی چه می بینی؟ " البته هیچ چیز عمیقی به ذهنم خطور نکرد. مثال فقط عجیب به نظر می رسید - قسمت های بدن مخدوش شده بود و هاله های طلایی درخشان شبیه طاق های مک دونالد بود ، که معده ام را در حال غر زدن قرار داد. اما من می دانستم که هنر باید "معنا" داشته باشد ، بنابراین سعی کردم از تجزیه و تحلیل هنری که شنیده ام تقلید کنم و پاسخ دادم: "من فکر می کنم هاله نور نمایانگر دایره زندگی است - که از تاریکی خلاء اولیه بیرون می آید. ، رسیدن به جلالی درخشان ، و دوباره فرود آمدن به پرتگاه ابدیت. " پروفسور باوقار بدون هیچ تلاشی پاسخ داد: "گاو نر را بریده و آنچه را می بینید به ما بگویید." نه واکنشی که انتظار داشتم. دومین حادثه سالها بعد هنگامی رخ داد که نویسنده دیگر (برگر) ، به عنوان استاد ، تصمیم گرفت در یک دوره مقدماتی محبوب تاریخ هنر در کالج ویلیامز شرکت کند. استاد هنر فوق العاده تئاتری بود و سخنرانی ها جذاب بود. در اوایل این دوره ، پروفسور مثال ی از یک راهب که پشتش به بیننده بود و در ساحل ایستاده بود و به دریای آبی و آسمان عظیم نگاه می کرد ، ارائه کرد. استاد از کلاس پرسید: "چه می بینی؟" تالار تاریک ساکت بود. ما نگاه می کردیم و نگاه می کردیم و فکر می کردیم و فکر می کردیم تا آنجا که ممکن است معنای پنهان را کشف کنیم ، اما هیچ نتیجه ای نگرفتیم - حتماً آن را از دست داده ایم. او با عصبانیت چشمگیر به سوال خودش پاسخ داد: "این یک نقاشی از یک راهب است! پشتش به ماست! او نزدیک ساحل ایستاده است! دریایی آبی و آسمانی عظیم وجود دارد! "هوم ... چرا ما آن را ندیدیم؟ برای اینکه از ما تعصبی نداشته باشد ، او این سوال را بدون افشای هنرمند یا عنوان اثر مطرح کرده است. در واقع ، آن راهب کاسپار دیوید فردریش در کنار دریا (1808-1810) بود. برای درک بهتر دنیای خود ، آگاهانه آنچه را که واقعاً می بینید - مهم نیست که چقدر معمولی یا آشکار است - تصدیق کنید تا اینکه حدس بزنید آنچه فکر می کنید قرار است ببینید. گفتن آنچه واقعاً می بینید شما را مجبور می کند از آنچه وجود دارد و همچنین آنچه از دست رفته آگاه شوید. اگر آن را دیدید ، آن را بگویید ؛ اگر آن را نمی بینید ، پس ادعا نکنید که آن را می بینید. صادق بودن و دقیق بودن در مورد آنچه واقعاً می دانید و نمی دانید شما را مجبور می کند که شکاف های درک خود را شناسایی کرده و پر کنید. این در رابط بین آنچه شما واقعاً می دانید و آنچه هنوز نمی دانید وجود دارد که یادگیری و رشد واقعی رخ می دهد.
برگرفته از کتاب تفکر موثر ترجمه سعید جوی زاده و مهسا قرشی قلعه جوق /ناشر:انتشارات آکادمیک/تهران تلفن فروش : 09382252774 برچسبها: سعید جوی زاده, مهسا قریشی, تفکر, تفکرموثر [ شنبه بیست و نهم آبان ۱۴۰۰ ] [ ۶:۴۱ ب.ظ ] [ سعید جوی زاده ]
|
||
| [قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] | ||